دعای سلامتی آقا امام زمان(عج)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : چهار شنبه 22 فروردين 1397
بزرگ ترین معلم

پیامبر عزیز خداصلی الله علیه وآله می فرمایند:

«بالتعلیم ارسلت; (1)

من برای آموزش دادن فرستاده شده ام .»


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 24 شهريور 1396
من جمعه ها را دوست دارم به امید اینکه شما بیایید اما عصر جمعه که می شود دلم لبریز از غصه نیامدن تان میشود و باز صبر خواهم کرد تا جمعه بعد . . . اللهم عجل ولیک فرج

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 3 شهريور 1396

سلام

بگذار صبح را با تو آغاز کنم

زمان را بهانه می گیرم

دور شدن عمر را نظاره میکنم

این چه عمری است

بی تو  رفتن

کجایی؟

بهانه است!

دل تنگیمان

راستش را بخواهی

مانده ایم

ای کاش همیشه بغض باشد

شاید، شاید یادمان نرود!

مانده ایم

بی تو رفتن

بهانه است!

فراموش کردیم

تنهایی 

کجایی؟

بمیرم، بی تو 

نگذار

تنهایی ات

غمزه دل شود 

رفتن بی تو

درمان ندارد

آقا...

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 21 مرداد 1396
خداونداماراازشفاعت این عزیزان محروم مگردان

Image result for ‫تصاویر مدافعان حرم بابلسر‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1396
کجایید ای یاران خدایی

Image result for ‫تصاویر مدافعان حرم بابلسر‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1396
یاران امام زمان

Image result for ‫تصاویر مدافعان حرم بابلسر‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1396
چرا بايد تعداد ياران امام زمان(عج)به 313برسد تا ايشان ضهور فرمايند؟وچرا اين 313 نفرمثلآ

چرا بايد تعداد ياران امام زمان(عج)به 313برسد تا ايشان ضهور فرمايند؟وچرا اين 313 نفرمثلآ نبايد350نفر باشند؟

چرا بايد تعداد ياران امام زمان(عج)به 313برسد تا ايشان ظهور فرمايند؟وچرا اين 313 نفرمثلآ نبايد350نفر باشند؟

چرا بايد تعداد ياران امام زمان(عج)به 313برسد تا ايشان ظهور فرمايند؟وچرا اين 313 نفرمثلآ نبايد350نفر باشند؟

پاسخ:

ابتدا بايد بدانيم اينكه ياران حضرت مهدي 313 نفر هستند مطلب صحيحي است ولي منظور ياران خاص وفرماندهان لشگرهاي حضرت مي‏باشد، زيرا شكي نيست كه همه مؤمنين و مؤمنات در آن زمان از ياران و ياوران آن حضرت مي‏باشند وحتي گروهي از مؤمنين زمان‏هاي گذشته زنده مي‏شوند و در ركاب حضرت بر عليه كفر مبارزه مي‏نمايند . به همين جهت در دعاي عهد مي‏خواهيم كه خداوند ما را از كساني قرار دهد كه در ركاب حضرت وجود داشته باشيم. افزون بر آنبيان واقعيت نبايد موجب يأس و دلسردي بشود، بلكه منطقا هر كس بايد تلاش كند كه خود را به حد اعلاي كمالات برساند تا در رديف ياران ويژه آن حضرت قرار گيرد.ظاهراً اين 313نفر كه در روايات آمده است , از طلايه داران و پيشگامان نهضت حضرت مهدي عج هستند; زيرا در ديگر روايات ياران آن حضرت ده هزار دوازده هزار, پانزده هزار و حتي به عنوان توده هاي انبوه ياد شده است .پس احتمال دارد اين گروه اندك , يعني 313نفر, فرماندهان و وزيران امام باشند كه در آغاز, هسته هاي اصلي نيروها را بر عهده دارند و پس از پيروزي براي ارشاد و دادرسي و كارگزاري به سرزمين هاي دور و نزديك فرستاده مي شوند.امام صادق ع مي فرمايد از اين گروه به نقبا, خواص و ذُخْراللّه تعبير شده است . اگر خوب دقت كنيم اين افراد بايد مؤمن كامل باشند تا بتوانند جهاني را اداره كنند.
حال آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد؟ بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود. يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد: حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم. امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود: اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم). سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين انها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد.
براي مطالعه بيشتر ر.ك : مهدويت ( دوران ظهور ) ، رحيم كارگر ، نشر معارف


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : دو شنبه 19 تير 1396
او خواهد آمد اگر ما بخواهیم

 

 

شاید تا به حال این سوال

 


براتون پیش آمده که :

 


جمعه روز زوجه یا فرده ؟؟؟

 


جواب حقیقی این پرسش این است :

 


جمعه نه فرده و نه زوج

 


بلکه ترکیب فرد و زوجه

 


یعنی روز "فر جه"

 


اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

http://shabhayetanhayi.com/wp-content/uploads/emam-zaman-5_Www.Shabhayetanhayi.ir_.jpg

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
عصر جمعه

 

 

عصر جمعه که می شود

 

نبودنت

 

آرنجش را

 

به قفسه ی سینه ام تکیه می دهد !

 

و لم می دهد بر دلم

 

از دست این نبودنت

 

که عادت نمی شود !

 

 

غروب های جمعه نه تنها دل من

 

بلکه تمام دل دنیا می گیرد!

 

هنوز هم نمیدانم چرا ??

 

از روز آمدنت...

 

هی عبور میکنیم...

 

وتو بازهم نمیرسی!!!

 

 

 

می گویند با یک گل بهار نمی شود

 

 

اما من گلی سراغ دارم که با او دنیا گلستان می شود

 

 

(گل نرگس)

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
یازهرا

http://s3.picofile.com/file/8285854534/fatemiye.jpeg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
حدیث دل


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
30 حدیث گرانبها از حضرت فاطمه الزهرا (س)

حدیث ثقلین

حضرت فاطمه علیهاسلام فرمود:« هنگامی که پدرم رسول خدا در حال احتضار بود و اتاق پر بود از صحابه، شنیدم که فرمود:« ای مردم، به‌زودی از میان‌تان خواهم رفت و من سخنی میگویم تا عذری نداشته باشید: بدانید که من دو چیز گرانقدر در میان شما به جا میگذارم: قرآن و اهل بیت ام.»

سپس دست علی را گرفت و فرمود:« این علی با قرآن است و قرآن هم با علی. این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. ( یعنی تا قیامت با هم هستند.) پس ای مردم من از شما درباره این دو قرآن و اهل بیت پرسش و بازخواست خواهم کرد.»

(فاطمة الزهراء رحمانی/ 299/58)

حدیث کساء

جابربن عبدالله انصاری از فاطمه علیهاسلام روایت می‌کند که فرمود:

یک روز پدرم رسول خدا نزد من آمد. سپس فرزندانم حسن و حسین و بعد امیرالمؤمنین علی وارد شدند. همه در زیر یک عبا جمع شدیم.

پدرم دو طرف عبا را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت:« پروردگارا! اینها اهل بیت و نزدیکان من هستند؛ گوشت آنها گوشت من و خون آنها خون من است. هر که آنها را بیازارد، مرا آزرده است. با آن کس که با اینها جنگ کند، در جنگم و با آن کس که با اینها مدارا کند، مدارا میکنم. دشمنانشان را دشمن دارم و دوستانشان را دوست دارم. اینها از منند و من از اینهایم. پروردگارا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضایت خود را بر من و بر اینها فرو فرست و آنها را از هر گونه رجس و پلیدی پاک و مطهر گردان.»

خداوند عزوجل خطاب فرمود که ای ملائکه! آسمان و زمین و ماه و خورشید و ستارگان را خلق نکردم مگر برای محبت این پنج نور پاک که در زیر این عبا قرار گرفتهاند.»

آن‌گاه جبرئیل این آیه را بر پیامبر نازل کرد:« انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»؛ (احزاب، آیه 33) ( پروردگار اراده می‌کند آلودگی و پلیدی را از اهل بیت پاک کند و آنان را مطهر گرداند.)

(فاطمة الزهراء رحمانی/292/56)

حدیث لوح جابر

در حدیث مفصلی آمده است که جابربن عبدالله انصاری میگوید من در زمان حیات رسول خدا وقتی که فاطمه علیهاسلام فرزندش حسین علیه السلام را زاییده بود، برای گفتن تبریک خدمتش رسیدم. دیدم در دست فاطمه (علیهاسلام) لوح سبزی است. پرسیدم این لوح چیست؟ فاطمه (علیهاسلام) فرمود: این لوحی است که خداوند به رسولش هدیه داده و آن حضرت هم آن را به من داده . در آن لوح نوشته بود:

بسم الله الرحمن الرحیم.

این کتابی است از جانب خدای عزیز و حکیم برای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) من تو را بر همة پیامبران برتری دادم و وصی و خلیفهات علی علیه السلام را از همه اوصیا برتر کردم و تو را به فرزندت حسن و حسین گرامی داشتم. من مردم را نسبت به فرزندان حسین ائمه اطهار پاداش میدهم یا عقاب مینمایم؛ آنها که اولشان علی سیدالعابدین است، بعد محمد که شکافنده علم من است، بعد جعفر است که ردکننده او مانند ردکننده من است و سپس موسی است که در زمانش تاریکی شدیدی است، و او عبد و حبیب من است.

و بعد از او ولی و ناصر من علی است، وای بر منکرین او؛ سپس فرزند او محمد وارث علم من است و سپس فرزندش علی ولی و ناصر و امین من است و پس از او فرزندش حسن است و بالاخره من آنها را به فرزند او « حجه بن الحسن المهدی » که برای عالمیان رحمت است، کامل میکنم.

او دارای کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب است. اینان اولیاء منند؛ بر آنها صلوات پروردگارشان باد که آنها هدایت یافتگانند.

(فاطمة الزهراء رحمانی/ 290/ 54)

حدیث شماره 1

در یکی از روزها ، صبحگاهان امام علی (ع ) فرمود : فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم .

امام (ع ) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع ) فرمودند : ای اباالحسن ، من از پروردگار خود حیا می کنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری ، درخواست نمایم .

(بحار الانوار ، ج 43، ص 59 )

حدیث شماره 2

کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد .

(بحار الانوار ، ج 70، ص 249 )

حدیث شماره 3

پاداش خوشرویی در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرویی با دشمن ستیزه جو ، انسان را از عذاب آتش باز می دارد .

(بحار الانوار ، ج 75، ص 401 )

حدیث شماره 4

حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر گرامی شان عرض کردند : ای رسول خدا زنان قریش به منزل من وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسی قرار داد که سرمایه ای ندارد . رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا دخترم ، در خیرخواهی تو کوتاهی نکرده ام که تو را به اولین مسلمان و عالمترین و بردبارترین اشخاص تزویج نموده ام .

دخترم ، همانا خدای عزوجل نگاهی به زمین افکند و از اهل آن دو نفر را برگزید ، که یکی از آن دو را پدرت و دیگری را شوهرت قرار داد .

 (بحار الانوار ، ج 43، ص 133 )

حدیث شماره 5

 

ما اهل بیت رسول خدا ، وسیله ارتباطخدا با مخلوقات و برگزیدگان خداییم ، ما جایگاه پاک خدا و دلیلهای روشن او و وارثان پیامبران الهی می باشیم .

(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16، ص 211 )

حدیث شماره 6

خداوند اطاعت و پیروی از ما اهل بیت (ع ) را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی ، و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه ها قرار داده است .

 (احتجاج طبرسی ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 7

پیامبر (ص ) و علی (ع ) دو پدر امت اسلام می باشند ، که اگر مردم از آنان پیروی کنند ، کجی ها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاویدان نجات می دهند ، و اگر همراه و یاورشان باشند نعمتهای همیشگی خداوندی را ارزانیشان می دارند .

 (بحار الانوار ، ج 23، ص 259 )

حدیث شماره 8

از حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) روایت شده که رسول خدا فرمودند : امام همچون کعبه است که باید به سویش روند ، نه آنکه ( منتظر باشند تا ) او به سوی آنها بیاید .

 (بحار الانوار ، ج 36، ص 353 )

حدیث شماره 9

همانا خوشبت حقیقی کسی است که علی ( علیه السلام ) را دوست بدارد .

 (مجمع الزوائد علامه هیثمی ، ج 9 ، ص 132 )

حدیث شماره 10

کسی که پس از خوردن غذا ، با دستی آلوده و چرب بخوابد ، هیچ کس جز خودش را سرزنش ننماید .

(کنز العمال ، ج 15، ص 242، ح 40759 )

حدیث شماره 11

اما حقانیت من در مالکیت فدک ، همانا خداوند بزرگ آیه " آت ذاالقربی حقه " را وقتی در قرآن کریم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) بودیم ، پس رسول خدا فدک را به من و فرزندانم هدیه فرمود .

 (مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 291 )

حدیث شماره 12

برای مؤمن ، خرما هدیه خوبی است .

 (کنز العمال ، ج 12، ص 339، ح 35305 )

حدیث شماره 13

حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : وقتی آیه 63سوره نور نازل شد که :

" ای مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه که همدیگر را می خوانید ، صدا نکنید "

ترسیدم که رسول خدا را با لفظ " ای پدر " بخوانم ، من هم مانند دیگران پدر را با نام " یا رسول الله " صدا زدم . دو سه بار که پدر را با این نام خواندم ، رو به من کرده فرمودند :

ای فاطمه ! این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه جان ، تو از منی و من از تو ، همانا این آیه برای ادب کردن آدم های خشن و درشت خوهای قریش ، انسان های خودخواه و متکبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله " پدر جان " خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خوشنود می کند .

 (بحار الانوار ، ج 43، ص 33 )

حدیث شماره 14

مردی نابینا از حضرت فاطمه ( علیها السلام ) اذن خواست که داخل خانه شود . فاطمه ( علیها السلام ) خود را از او مستور کرد . پیغمبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد

نابینا تو را نمی بیند . حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد ، " اگر او مرا نمی بیند ، من او را می نگرم ، و اگر چه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند " . رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود : " شهادت می دهم که تو پاره تن منی ".

(بحار الانوار ، ج 43، ص 91 )

حدیث شماره 15

خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی .

(احتجاج طبرسی ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 16

خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 17

خدای تعالی حج را موجب استحکام دیانت ، و عدالت را مایه وحدت و هماهنگی دلها قرار داد .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 18

خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام ، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگی پاداش حق تعالی قرار داد .

(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 19

خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .

(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258 )

حدیث شماره 20

خدای تعالی نیکی به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ، و دستگیری از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونی جمعیت و قدرت قرار داد .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 )

حدیث شماره 21

خدای تعالی قصاص را وسیله حفظ جانها و وفای به نذر را برای رسیدن به مغفرت و آمرزش قرار داد

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 )

حدیث شماره 22

خدای تعالی مراعات کامل وزن و پیمانه را برای جلوگیری از کم فروشی ، و نهی از شراب خواری را برای پرهیز از پلیدی تشریع نموده است .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 )

حدیث شماره 23

خدای تعالی پرهیز از افترا و دشنام را برای دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 )

حدیث شماره 24

خداوند شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق بندگی و یکتاپرستی جویند ، " پس چنانکه باید ، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان نمیرید " و آنچه فرموده است به جا آرید و خود را از آنچه نهی کرده باز دارید که " تنها دانایان از خدا می ترسند .

 (احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259- آل عمران ، 101 )

حدیث شماره 25

حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) در جواب سلمان که برای فقیری تقاضای کمک داشت فرمود :

" ای سلمان ! سوگند به خداوندی که حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را به پیامبری برگزید ، سه روز است که غذا نخورده ایم و فرزندانم حسن و حسین ( علیهما السلام ) از شدت گرسنگی بی قراری می کردند و خسته و مانده به خواب رفته اند . اما

من نیکی و نیکوکاری را که درب منزل مرا کوبیده است ، رد نمی کنم " .

 (بحار الانوار ، ج 43، ص 72 )

حدیث شماره 26

پروردگارا ! بزرگا ! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریه های حسن و حسین در فراق من ، از تو می خواهم گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا ببخشایی .

(ذخائر العقبی ، ص 53- کوکب الدری ، ج 1 ، ص 196 )

حدیث شماره 27

امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( علیها السلام ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود ، و شنیدم که برای مؤمنین دعا می کرد و اسامی آنان را ذکر می نمود و برای آنان بسیار دعا می کرد ولی برای خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر ، چرا همان طور که برای دیگران دعا کردی برای خودت دعا نکردی ، فرمودند : " پسرم ، اول همسایه و سپس خود و اهل خانه " .

 (بحار الانوار ، ج 43، ص 81 )

حدیث شماره 28

روزی حضرت فاطمه ( علیها السلام ) خطاب به حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) . فرمود :" علی جان ! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت هنگامه برپایی رستاخیز عمومی " .

 (بحار الانوار ، ج 43، ص 8)

حدیث شماره 29

حضرت زهرا ( علیها السلام ) در رابطه با دعای روز جمعه از رسول گرامی اسلام نقل . فرمودند که : در روز جمعه ساعتی است که هر خواسته خیر و نیکویی در آن ساعت به اجابت می رسد . پرسیدم : یا رسول الله کدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه که

نصف خورشید در افق پنهان شود .

 (کنز العمال ، ج 7 ، ص 766 )

حدیث شماره 30

بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و با همسرانشان مهربان و بخشنده اند .

 (دلایل الامامه طبری ، ص 7)

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
یازهرا


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
برشی از یک مثنوی بلند در تکریم حجاب و عفاف

«فاطمه» با دست خود بر گل نوشت

«مقنعه» دارند گلهای بهشت

چهره گل از نظر پوشیده است

«چادر» عصمت به خود پیچیده است

زن کرامت می کند احساس یاس

عشق زیبا می شود در این لباس

گرچه سهل و ساده باشد مثل آب

درک باید کرد معنای «حجاب»

بهره ای از باغ بینایی ندید

هر که زن را دید و زیبایی ندید

حسن زن روشن چو گل در گلشن است

حسن کلی «هو»ست جزءاش در «زن» است

بر «حجاب» خویشتن دل باخته است

عشق هم «چادر» به سر انداخته است

هر زمانی وقت «عصمت» کوشی است

فرصت زیبای «چادر» پوشی است

چیست گل: زن- عطر ریزد «عفت»اش

نیست زیبای زن جز «عصمت»اش

بر نگاهم داغ بینایی نگر

گلشن عشق است زیبایی نگر

گل: زن است و زن:گل و گل طاهر است

«عصمت» زن در «حجاب»اش ظاهر است

خواهرم! در «عصمت» و «عفت» بکوش

بهترین گل می شوی «چادر» بپوش

«مقنعه» زیبنده بر روی همه ست

«مقنعه»، «چادر» حجاب «فاطمه» ست

«چادر» تو چون لباس شبنم است

یادگار حضرت گل، «مریم» است

غنچه را از حسن خود جوشانده ای

برگ گل بر جسم خود پوشانده ای

چادرت تن دور از آتش کرده است

«حضرت زهرا» سفارش کرده است

نیست بهر عصمت «چادر» کفاف

با نگاهت حفظ کن درس «عفاف»

خواهرم! کاری خدایی می کنی

با «حجاب»ات پارسایی می کنی

کوچه ها از چشم «نامحرم» پر است

حافظ گل در خیابان «چادر» است

خواهرم! از دین «وقار» آموختی

با «حجاب» خود «ثواب» اندوختی

در ثواب «چادر» تو صد صواب

اسلحه بر قامتت باشد «حجاب»

چشم «نامحرم» ترا هرگز ندید

«چادر» تو حافظ خون «شهید»

دیده ام در متن شب رنگین کمان

ماه را «چادر» به سر در آسمان

غرق عصمت- غرق زهد و عفت اند

«بانوان شیعه» شعر خلقت اند

خواهرم! احساس را چون یاس کن

یاس را شرمنده از احساس کن

فاش- زیبایی مکن بهر همه

ای گل سرخ بهشت «فاطمه»

کشف زیبایی ست کاری اعظم است

این هنر مخصوص چشم «محرم» است

ای برای «حضرت زهرا» کنیز

مادر من- خواهر من- ای عزیز

شعر «عصمت» را سرودی بیت- بیت

شجاع الدین ابراهیمی



 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
كرامات و معجزات حضرت زهرا (س)

فرستادن غذا از طرف خداوند براى حضرت زهرا (س)

 حضرت فاطمه عليهاالسلام در پيشگاه خدا آن چنان معزز بود كه بارها مورد عنايت خاص آسمانى قرار گرفته و موائد گوناگون از سوى پروردگار عالم نازل مى‏شد كه اينك به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:

 پيامبر عالى قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانى وى را از پاى درآورده بود، او براى پاره نانى به اتاقهاى هريك از زنانش مراجعه كرد، ولى آنان نيز طعامى نداشتند. سرانجام به خانه‏ى دخترش فاطمه عليهاالسلام سركشيد، تا در آن خانه‏ى اميد به مقصود رسد، ولى فاطمه عليهاالسلام و بچه‏هايش گرسنه بودند و تكه‏نانى در آنجا نيز به دست نيامد.

 هنوز چند دقيقه بيش نبود كه رسول گرامى اسلام منزل دخترش را ترك كرده بود كه مختصر طعامى از سوى يكى از همسايه‏ها به آن بانو رسيد. فاطمه عليهاالسلام با خود گفت: سوگند به خدا، خود و فرزندانم گرسنه مى‏مانم، ولى اين تكه نان و گوشت را به پدرم مى‏خورانم، و لذا يكى از حسنين را به دنبال پدر فرستاد و او را دوباره به خانه‏اش دعوت كرد.

 فاطمه اهدايى همسايه را كه دو تكه نان و مختصر گوشتى بود، در يك ظرف سرپوشيده قرار داده بود، چون پدرش دوباره به خانه او برگشت، سراغ طعام رفت و آن را در برابر ديدگان رسول خدا گذاشت، ولى ظرف پر از گوشت و نان بود، و فاطمه عليهاالسلام خود نيز از اين مائده‏ى آسمانى تعجب مى‏كرد و خيره خيره به آن تماشا مى‏نمود. رسول خدا خطاب به دخترش گفت: اى دختر گرامى! اين طعام چگونه و از كجا رسيد؟ فاطمه عليهاالسلام جواب داد:

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395

 هو من عنداللَّه ان اللَّه يرزق من يشا بغير حساب. فقال: الحمدللَّه الذى جعلك شبيهه بسيدة نسا بنى‏اسرائيل فانها كانت اذا رزقها اللَّه شيئا فسئلت عنه قالت: «هو من عنداللَّه ان اللَّه يرزق من يشاء بغير حساب.» (1)

 آن از بركات و الطاف الهى است، خداوند به هركسى بخواهد بدون محدوديت عطا مى‏كند.

 رسول خدا چون سخن دخترش را شنيد فرمود: سپاس خدايى را كه تو را همانند مريم سرور زنان بنى‏اسرائيل قرار داده، زيرا او نيز هرگاه مورد عنايت الهى قرار مى‏گرفت و خداوند برايش مائده مى‏فرستاد، كه جواب سؤال مى‏گفت: اين طعام از جانب خدا است، او به هركسى بخواهد روزى بى‏حساب مى‏دهد.

 آنگاه رسول خدا على عليه‏السلام را نيز به حضورش فراخواند و همگى از آن غذا خوردند و سير شدند و زنان و اهل‏بيت پيامبر نيز دعوت شدند و خوردند، ولى غذا و مائده آسمانى به همان صورت باقى بود. حتى فاطمه عليهاالسلام براى همسايگان نيز از طعام آسمانى كه از الطاف خفيه الهى سرچشمه گرفته بود ارسال داشت.... (2)

 موائد آسمانى براى فاطمه عليهاالسلام در يكى دوبار محدود نمى‏گردد، او بارها از خداوند خويش درخواست طعام كرد و پروردگار عالم نيز بى‏درنگ طعام بهشتى براى آن حضرت ارسال داشت از آن جمله: روزى اميرالمؤمنين على عليه‏السلام به شدت گرسنه بود و از فاطمه عليهاالسلام طعام خواست، ولى در خانه چيزى نبود. فاطمه عليهاالسلام گفت: يا على! در خانه طعامى نيست، من و بچه‏هايت دو روز است كه گرسنه‏ايم و مختصر طعامى هم كه بود، آن را به تو خورانديم و خود در گرسنگى صبر كرديم.

على عليه‏السلام از شنيدن اين سخن فوق‏العاده ناراحت گشته و اشك در چشمانش حلقه زد و براى تهيه طعام زن و فرزندانش به بازار رفت و يك دينار قرض گرفت تا مشكل گرسنگى خانواده‏اش را برطرف سازد، ولى نشد. چرا؟! چون يكى از دوستانش گرفتار بود و گرسنگى و گريه زن و بچه‏ها او را در بيرون از خانه آواره كرده بود، او دنبال نان و پول بود، ولى چاره‏اش بدون چاره....

على از درد او آگاه شد و مانند هميشه ايثار كرد و ديگران را بر خود و خانواده‏اش مقدم داشت و بدين وسيله يكى از دوستانش را كه مقداد نام داشت خوشحال و خوش‏دل ساخت.

على عليه‏السلام دست خالى شد و نتوانست به خانه رود، رو به سوى مسجد كرد و مشغول عبادت شد از آن سو پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مأمور گشت شب را در خانه‏ى على بسر برد و لذا بعد از نماز مغرب و عشا دست على را گرفت و فرمود: على جان! امشب مرا به مهمانى خود مى‏پذيرى؟ مولاى متقيان سكوت كرد، چرا كه زمينه پذيرايى نداشت و فاطمه عليهاالسلام و حسنين گرسنه مانده بودند و پول تهيه نان و گوشت فراهم نبود، ولى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله دوباره اظهار داشت: چرا جواب نمى‏دهى؟ يا بگو: بلى، تا با تو آيم و يا بگو: نه، تا راه ديگر پيش گيرم. على عليه‏السلام عرض كرد: يا رسول‏اللَّه! بفرماييد.

 رسول خدا دست على را گرفت، دست در دست او به خانه‏ى فاطمه عليهاالسلام آمد و با هم به خانه وارد شده و با زهرا ديدار كردند، فاطمه عليهاالسلام در حال نماز و نيايش بود و خدا را مى‏خواند، او صداى پدر را شنيد و به سوى او آمد و خوش‏آمد گفت و سفره را باز كرده و غذاى مطبوع آورد، تا گرسنگان را سير كند و چاره نيافته‏ها را چاره‏ساز باشد.

على عليه‏السلام به فاطمه عليهاالسلام خيره‏خيره نگاه مى‏كرد و با زبان بى‏زبانى سؤال مى‏نمود: يا فاطمه! اين طعام از كجا؟

 پيش از آنكه فاطمه عليهاالسلام جواب گويد رسول خدا دست بر دوش على گذاشت و جواب داد: يا على! هذا جزا دينارك من عنداللَّه.

  اين غذا پاداش آن دينارى است كه به مقداد دادى.

  خداوند به شما جريان زكريا و مريم را تكرار كرد. (3) و از طعام‏هاى بهشتى مرحمت نمود... (4)

 اقرار به رسالت پدر در شكم مادر

 وقتى كه كفار از پيامبر اسلام (ص) انشقاق قمر را خواستند، زمانى بود كه خديجه (س) به فاطمه (س) حامله بود و خديجه از اين سؤال كفار ناراحت شده و گفت: زهى تأسف براى كسانى كه محمد را تكذيب مى‏كنند! در حالى كه او فرستاده‏ى پروردگار من است.

 پس فاطمه (س) از شكم مادرش صدا كرد: اى مادر! نترس و محزون نباش، زيرا خدا با پدر من مى‏باشد.

 پس وقتى كه مدت حمل خديجه (س) تمام شد و موقع وضع حمل رسيد، خديجه فاطمه (س) را به دنيا آورد و او به نور جمال خود تمام جهان را روشن و منور ساخت.(5)

 چرخيدن آسياى دستى به خودى خود در خانه حضرت زهرا (س)

جناب ابوذر مى‏گويد: رسول خدا (ص) مرا به دنبال على (ع) فرستاد. به خانه‏اش رفتم و او را خواندم، ولى پاسخ مرا نداد. و آسياب دستى را ديدم كه بدون اينكه كسى باشد به خودى خود، مى‏گردد. دوباره او را خواندم، بيرون آمد و با هم نزد رسول خدا (ص) رفتيم و پيامبر متوجه على (ع) شد و چيزى به او گفت كه من نفهميدم.

 گفتم: شگفتا! از دستاسى كه بدون گرداننده مى‏گردد.

آنگاه پيامبر (ص) فرمود: خداوند قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ايمان و يقين كرده و چون خداوند ضعف او را دانست، پس در روزگار سختى به او كمك كرد و كفايتش نمود. مگر نمى‏دانى كه خداوند، فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمد را يارى دهند؟! (6)

حرام بودن آتش بر فاطمه زهرا (س)

روزى عايشه بر فاطمه (س) وارد شد، در حالى كه آن حضرت براى حسن و حسين (ع) با آرد و شير و روغن در ديگى غذاى حريره درست مى‏كرد. ديگ بر روى اجاق و آتش مى‏جوشيد و بالا مى‏آمد و فاطمه (س) آن را با دست خود هم مى‏زد.

عايشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بيرون آمده، نزد پدرش ابوبكر رفت و گفت: اى پدر! من از فاطمه چيز شگفت‏آورى ديدم، و آن اينكه دست به درون ديگى كه بر روى آتش مى‏جوشيد برده، آن را به هم مى‏زد.

 گفت: دختركم! اين را پنهان كن كه كار مهمى است.

اين خبر كه به گوش پيامبر اكرم (ص) رسيد، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود:

همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى‏كنند. سوگند به آن كسى كه مرا به پيامبرى برگزيد، و به رسالت انتخاب فرمود، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى و رگ و پيوند فاطمه حرام كرده است، فرزندان و شيعيان او را از آتش دور نمود، برخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه و مقامى هستند كه آتش و خورشيد و ماه از آنها فرمانبردارى كرده در پيش رويش جنيان شمشير زده، پيامبران به پيمان و عهد خود درباره‏ى او وفا مى‏كنند، زمين گنجينه‏هاى خودش را تسليم او نموده، آسمان بركاتش را بر او نازل مى‏كند.

 واى، واى، واى به حال كسى كه در فضيلت و برترى فاطمه شك و ترديد به خود راه دهد، و لعنت و نفرين خدا بر كسى كه شوهر او، على بن ابى‏طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه، خود داراى جايگاهى است و شيعيانش نيز بهترين جايگاه‏ها را خواهند داشت. همانا فاطمه پيش از من دعا مى‏كند و شفاعت مى‏نمايد و شفاعتش على‏رغم ميل كسانى كه با او مخالفت مى‏كنند، پذيرفته مى‏شود.(7)

 تعدادي ديگر از كرامات و معجزات حضرت زهرا (س)

1 ـ نورانى شدن چادر مبارك حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه

2 ـ آمدن لباس‏ها و زيورهاى بهشتى براى حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه

 3 ـ لباس بهشتى حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه در مجلس عروسى

 4 ـ نزديك شدن مردم به هلاكت به واسطه‏ى نفرين حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه

  5 ـ مستجاب شدن نفرين حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه در مورد عمر

  6 ـ ملاقات حوريان بهشتى با حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه

  7 ـ نازل شدن جبرئيل بر حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليه پس از رحلت پيامبر (ص)

  8 ـ در آغوش كشيدن حسنين عليهم‏السلام توسط حضرت زهرا بعد از شهادت

  9 ـ خاكسپارى حضرت زهرا و صحبتهاى زمين با اميرالمؤمنين عليه‏السلام

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
تسبیحات حضرت فاطمه الزهرا


اولین ذکری که بعد از اتمام نماز بسیار سفارش شده است:تسبیح حضرت زهرا (س) است.

از امام صادق (ع) مروی است که:

ما امر می‌کنیم کودکان خود را به تسبیح فاطمه (س) چنانکه امر می‌کنیم آنها را به نماز، پس ترک آن را مکن که هر که مداومت نماید بر آن ،شقی و بدبخت نمی‌شود

 و در روایات معتبر وارد شده که ذکر کثیر که خدا در قرآن مجید به آن امر فرموده تسبیح حضرت فاطمه (س) است که باید بعد از هر نماز خوانده شود.

 امام محمد باقر (ع) فرمودند:

 هر که تسبیح فاطمه (س) را بگوید و بعد از آن استغفار کند خدا او را بیامرزد و آن بر زبان صد است و در میزان عمل هزار، و شیطان را دور می‌کند و خدا را خشنود می‌‌گرداند.

 امام صادق (ع) نیز فرمودند:

 هر که این تسبیح را بعد از نماز بگوید پیش از آنکه پاهایش را از حالت نماز بگرداند آمرزیده شود و بهشت بر او واجب گردد و نزد من از آنکه هزار رکعت نماز بگذارد در هر روزی بهتر است

 و آن تسبیح این است بعد از هر نماز بلافاصله:

۳۴ مرتبه: اللهُ اَکْبَر

۳۳ مرتبه: اَلْحَمْدُلله

۳۳مرتبه: سُبْحانَ الله


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن مبارکباد


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
ادامه....

«فاذا جاء وعد اولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا اولی بأسٍ شدیدٍ فجا سوا خلال الدیار و کان وعداً معفولاً – ثم رددنالکم الکرّة علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیراً» (اسراء/ 5 و 6) علامۀ بحرانی در کتاب تفسیرش (البرهان) از بزرگان اهل سنت «ابی جعفر محمد بن جریر» به استناد روایت از «زاذان» از «سلمان فارسی» و سلمان از رسول گرامی اسلام (ص) روایت می کند که ایشان فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی هیچ پیامبر و رسولی را به رسالت بر نمی انگیزاند مگر اینکه برای ایشان دوازده وصی قرار می دهد. سلمان فارسی می گوید: ای رسول خدا (ص) همانا من این مطلب را از کتابهای تورات و انجیل فرا گرفته بودم. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: ای سلمان آیا می دانی اوصیاء مرا که دوازده نفر هستند؟ و خداوند بعد از من آنها را برای این امت برگزیده است. سلمان فارسی می گوید: خداوند و رسول او دانا تر هستند. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: ای سلمان خداوند تبارک و تعالی مرا از نور خودش آفرید و مرا فرا خواند و من اطاعت نمودم خدای را، و از نور من علی (ع) را آفرید و ایشان را خدای عزوجل فرا خواند پس اجابت نمود، و از نور من و علی(ع) فاطمه (س) را آفرید و خداوند وی را فرا خواند پس اطاعت پروردگار نمود، و پس از آن حضرت حق از نور من و علی(ع) و فاطمه (س) نور حسن (ع) را آفرید و نور وی را فرا خواند پس اطاعت پروردگار نمود و بعد از آن از نور من و علی(ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) نور حسین (ع) را آفریده سپس او را نیز فرا خواند و اطاعت پروردگار نمود. از آن پس این پنچ تن را خداوند، به پنج نام از اسامی خودش نام گزاری نمود، به طریق ذیل: همانا خداوند نامش «محمود» است و من «محمد» و خداوند «العلی» است و ایشان (اشاره به حضرت علی (ع)) «علی» و خداوند «فاطر» است و ایشان (اشاره به حضرت فاطمۀ زهراء (س)) «فاطمه» و خداوند، «الاحسان» است و ایشان (اشاره به حضرت امام حسن (ع)) «حسن» و خداوند «محسن» است، پس ایشان (اشاره به امام حسین (ع)) «حسین». سپس خداوند تبارک تعالی از نور ما و نور حسین (ع)، انوار مقدسۀ 9 امام (ع) را آفرید و خداوند آن انوار را بسوی خویش فرا خواند و ایشان اطاعت پروردگار نمودند و این جریان، قبل از خلقت آسمانها و زمین و ملائکه و افراد بشر به استثنای بود. و ما فقط تسبیح و تقدیس پروردگار می نمودیم. حضرت سلمان می گوید: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا (ص) چه فضل و برتری دارد کسی که حق این ذوات مقدسه را بشناسد و مراعات نماید؟ رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: ای سلمان کسی که حق معرفت ایشان را درک کند و بشناسد و ایشان را بعنوان پیشوای خود برگزیند و دوستان ایشان را دوست بدارد و از دشمنان ایشان بیزاری بجوید، همانا چنین شخصی، قسم به خداوند تبارک و تعالی، از ماست و در تمام مقامات بالا همراه ما خواهد بود. سلمان می گوید: ای رسول خدا (ص) آیا ایمان به این ذوات مقدسه امکان دارد، بدون شناخت اسماء و انسابشان؟ حضرت فرمودند: خیر یا سلمان. سلمان می گوید: ای رسول خدا (ص) مرا به احوال ایشان خبر ده و من فقط تا امام حسین (ع) را می شناسم. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: پس از امام حسین (ع)، حضرت سید العابدین علی بن الحسین (ع) است و پس از ایشان فرزندش محمد بن علی الباقر(ع) (شکافندۀ تمام علوم اولین و آخرین از پیامبران و مرسلان) و پس از ایشان جعفر بن محمد (ص) (زبان صادق پروردگار) و بعد از ایشان موسی بن جعفر(ع) (فرو برندۀ خشم در مسیر صبر برای پروردگار) و بعد از آن علی بن موسی (ع) (راضی و خشنود به امر پروردگار) و پس از ایشان محمد بن علی(ع) (برگزیده خلق پروردگار) و بعد از ایشان علی بن محمد (ع) (هدایت کننده بسوی خداوند) و بعد از ایشان حسن به علی (ع) (امانت دار سرّ پروردگار) و بعد از آن (م ح م د) بن حسن الهادی المهدی الناطق القائم بحق الله. بعد از این مطلب حضرت رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: همانا تو ای سلمان ایشان (حضرت مهدی(عج)) را درک خواهی نمود (در زمان رجعت) و هر کسی که همانند تو باشد در ایمان و کسی که حضرت را دوست بدارد و به معرفت تمام وی را بشناسد، او را درک خواهند نمود. سلمان می گوید: شکر و سپاس بی پایان برای خداوند باد و پس از آن گفتم ای رسول خدا (ص) آیا من در عهد آن حضرت زنده خواهم شد؟ رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: ای سلمان بخوان این آیه را: «فاذا جاء وعدُ اولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا اولی بأسٍ شدیدٍ فجا سوا خلال الدّیار و کان وعداً مفعولاً ثم رددنالکم الکرة علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیراً» سلمان می گوید: آری، قسم به خدایی که «محمد (ص)» را به پیامبری برگزید، من و علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) و 9 امام از فرزندان حسین (ع) و هر کسی که از ماست و با ما است در زمان رجعت حضور داریم، آری، بخدا قسم ای سلمان! (تا آخر حدیث). [حضرت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی در این قسمت تأویل آیات شریف را بررسی می فرمایند و می نویسند]: این روایت شریف بر این مطلب دلالت دارد که تأویل دو آیۀ یاد شده در شأن رسول خدا (ص) و فاطمه (س) و ائمۀ دوازده گانه است، هنگامی که در زمان رجعت به اذن پروردگار عالم باز می گردند. بنابراین این دو آیۀ مبارکه نیز در فضل و کرامت حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها است . همانا فاطمۀ زهراء سلام الله علیها مصداق کامل آیۀ (عباداً لنا) و همچنین ایشان همانند کاملی برای (لکم) در آیۀ شریفه و ما بعد آن است.

جریان فدک

[در آیۀ 26 سورۀ اسراء حضرت آیت الله العظمی شیرازی جریان مالکیت فدک و سرزمین عوالی را برای حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها بررسی می فرماید و می نویسد]: «واتِ ذاالقربی حقه» (اسراء/ 26) روایت نموده است علامه بحرانی در کتاب تفسیرش از «ثعلبی» در تفسیر این آیه که ثعلبی گفته است: روایت است از «سدی» از پدر دیلمی که گفته است روایتی را از امام زین العابدین که حضرت به مردی از اهل شام (در جریان اسارت): حضرت امام علی بن الحسین (ع) : آیا قرآن خوانده ای؟ مرد شامی: بلی. حضرت امام علی بن الحسین(ع): آیا در سورۀ بنی اسرائیل آیۀ «واتِ ذاالقربی حقه» را خوانده ای؟ مرد شامی: آیا قرابتی را که خداوند امر نموده است به ادا نمودن حق آن، شما هستید؟ حضرت امام علی بن الحسین (ع): بلی. همچنین روایت نموده است علامۀ بحرانی در کتاب خود که «حافظ حسکانی (حنفی مذهب) » گفته است: خبر داد ما را «ابو سعید السعدی»، (به اسناد ذکر شده در کتاب تفسیر) از ابی سعید خدری که گفته است: هنگامی که این آیه بر پیامبر اسلام (ص) نازل گردید حضرت رسول گرامی اسلام (ص)، فاطمه (س) را فرا خواند و سرزمین فدک و عوالی را به حضرت فاطمه (س) اعطا کرد و پس از آن اعطاء، رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: این تفسیمی است که خداوند برای تو و فرزندان تو تقسیم نموده است. یاقوت حموی در «معجم» خود گفته است: فدک قریه ای است که از مدینه به مسافت دو یا سه روز راه (پیاده) دور است و یک سرزمین سر سبز زراعی است که در آن چشمه های جوشان و درختان نخل فراوان است.

دستور صلۀ ارحام به رسول خدا(ص)

«و امّا تعرضنّ عنهم ابتغاء رحمة من ربک ترجوها فقل لهم قولاً میسورا» (اسراء/ 28) در کتاب «احقاق حق» روایت شده از مناقب کاشی از شیخ ابوبکر فرزند مؤمن شیرازی (با توجه به اسنادی که در کتاب ذکر شده) از ابی ذر غفاری که فرموده است: این آیه نازل شده است در مورد حضرت علی(ع) و فاطمه (س) هنگامی که پادشاه حبشه برای رسول خدا (ص) ده کنیز بصورت هدیه فرستاد.

فاطمه زهراء (س) مُقَرَّب درگاه پروردگار

«اوُلئک الذین یدعون یبتغون الی ربهم الوسیله ایهم اقرَبُ و یرجون رحمته و یخافون عذابه»(اسراء/57) روایت است از «حافظ حسکانی» که گفته است: خبر داد ما را محمد بن عبدالله بن احمد (به اسناد ذکر شده) از عکرمة در خصوص این آیه: گفته است منظور از «اولئک الذین» پیامبر گرامی اسلام (ص) و علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) هستند. - و السلام علی من اتبع الهدی -


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
فاطمه زهرا( س) در آینه آیات
کتاب «فاطمة الزهراء فی القرآن» به نوبۀ خود کتاب منحصر بفردی است که آیات وارده در شأن حضرت فاطمه زهراء (س) را که در 68 سورۀ قرآن آمده است، در یک مجموعه گردآوری فرموده اند البته نویسندۀ گرامی در مقدمۀ کتاب خود در قسمت ملاحظات آورده اند که «بعضی از آیات خصوصاً در شأن حضرت فاطمۀ زهرا وارد آمده است و بعضی دیگر عموماً یعنی آیاتی که هم در شأن حضرت فاطمۀ زهرا (س) و هم در شأن اولاد و همسر و پدر گرامی حضرتش وارد آمده است» و لذا کل آیاتی را که بهر نحوی شامل فضایل حضرت فاطمه زهرا (س) می شده است را نویسنده در این کتاب آورده است.

سورۀ مبارکه اسراء

در این سوره پنج آیه است که در مورد شأن فاطمۀ زهراء سلام الله علیها وارد آمده است. آیۀ اوّل و دوّم: «فاذا جاء وعد اولاهما» تا «وجعلناکم اکثر نفیرا» (اسراء/ 5 و 6) آیۀ سوم: «وات ذاالقربی حقّه» (اسراء/ 26) آیۀ چهارم: «فقل لهما قولاً میسوراً» (اسراء/ 28) آیۀ پنجم: «ویبتغون الی ربهم الوسیلة» (اسراء/ 57) [ در آیۀ پنج از سورۀ اسراء حضرت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی حدیثی را پیرامون خلقت انوار معصومین، خصوصاً چگونگی خلقت نور حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها نقل می کند و در آیۀ ششم از این سوره دربارۀ رجعت ذوات مقدسۀ معصومین و خصوصاً حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها، بحث می فرماید و در آخر این مبحث از سورۀ اسراء توضیحی در مورد علّت وارد بودن این دو آیه در رابطه با شأن حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها را بیان می دارد].

 



ادامه مطلب...
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
اللـهم كلّ وليك الفرج

حضرت محمد (ص):

هر کس یک مرتبه بر من صلوات فرستد آن دو ملکی که محافظ رفتار او هستند تا سه روز هیچ گناهی برای او نمی نویسند.

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
سیدورهبر
انتظارفرج

 

    تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 

 «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج» بهترين عمل، انتظار آمدن حضرت مهدي عليه السلام است

هر جمعه می گوییم برای ظهورش صلوات - کاش این جمعه بگوییم به یمن حضورش صلوات

کاش از قلبم به قلبش راه داشت،کاش زهرا(س)هم زیارتگاه داشت 

اللهم اغْنِني بِحلالِكَ عَن حرامكَ وبفضلِكَ عَمَّنْ سِواكِ "

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
غربت بقيع...

غربت بقیع...

حرمت را، نه چراغ و نه رواق و نه در است

 

زائر قبر تو، ماه است و نسیم سحر است

 

قبر بی زائر تو، کعبۀ اهل نظر است

 

لاله‌اش خون دل مهدی خونین‌جگر است...

((اللهم عجل لولیک الفرج))

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
اللهم عجل لولیک الفرج


طرح بنر و پوستر ولادت حضرت مهدی (عجل الله) | طرح افقی

دانشگاه انتظار بعد از 1300 سال همچنان دانشجو می پذیرد ,متاسفانه این دانشگاه

 

هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است , این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون

به عمل می آورد . مدارک لازم برای ثبت نام :

1. نماز اول وقت

 

2 . ولایت مداری

 

3 . دائم الوضو بودن(پاک بودن)

 

4 . دلی پر از ثواب و قلبی آکنده ازیاد خدا داشتن

5.روزه گرفتن

6.اطاعت از دستورات الهی

 

به امید قبولی همه ی ما در این دانشگاه

 

التماس دعا

 

«اللهم عجل لولیک الفرج»

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
امام زمان(عج)

درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
دیدار
دیدن روی شما کاش میسر میشد..

شام هجران شما کاش که آخر میشد..

بین ما فاصله ها"فاصله انداخته اند..

کاش این فاصله با آمدنت سر میشد..


یا ابا صالح المهدی

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
میخندند...

برگرد که بر بهار ما میخندند...

 

 

یک عده به انتظار ما میخندند!

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 28 اسفند 1395
.کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟ ..

 

سلام.

سلام ای غایب بی نشان !

ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!

امشب دلم دوباره بیقراری می کند,

ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,

 اما گل های باغچه که بیقراری دلم را می بینند

 به جای ماه جواب می دهند:

« ما عمریست هر بهار به امید آمدنش خود آرایی و

عطر افشانی می کنیم

ولی با آمدن پاییز عمر ما به سر می آید و او نمی آید.»

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 26 اسفند 1395
...کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟ ..

دوباره دلم ستاره می شمارد,

ماه را می نگرد, گلهای باغچه را می بوید و می پرسد:

« چرا دردهایم را درمانی, چشمهایم را بارانی و

 قلب شکسته ام را مهربانی نیست ؟

مگر نه این که آمدنت گلهای یاس و اطلسی را

برای ما به ارمغان می آورد؟

مگر نه این که نگاه نازنینت ناب ترین لحظه ها را

نصیب دل شکسته ی ما می کند؟

مگر نه این که دست شفابخشت تمام گریه ها را می خنداند؟

پس چرا نمی آیی؟

چرا عمریست ما را در حسرت یک لحظه دیدار

جمال دلربایت گذارده ای؟

اصلاً ای که خودت گفتی روزی خواهی آمد

 و آن روز تمام قناری ها آواز می خوانند،

 تمام غنچه ها می شکفند و تمام چشم ها

از شوق بارانی می شوند!

پس چرا نگفتی نخوانده طالبت می شوم،

ندیده عاشقت می شوم و نیامده دلتنگ نبودنت؟ »


ای آقای ندیده ام!

تو تمام اشتیاق کُمیل من،

تمام گریه های ندبه ی من و تمام دلتنگیه ای سَمات من هستی.

پس بیش از این ما را چشم انتظار و بی قرار مخواه

و با آمدنت نور صفا و صداقت و صمیمیت بر

دلهای تاریک عالمیان بتابان

 

اى محبوب دلها!
تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم

تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،

چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى،

 تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت

گل ‏سرخ مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى ،

 تو معنى كلمات آسمانى هستي كه

دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي ‏كند.
اى تجسّم مهربانى!
غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنند

و نفس آب تو رامعنى مي ‏كند

و نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند.

خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛

آرى تو مي ‏آيى همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است

كه كلمه انتظار را از لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد.
پس اى تمام زيبايى!
بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

 

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری

 

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

 

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

 

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 26 اسفند 1395
آقا سیدعلی اینقدر طلب مرگ نکن!فرج نزدیک است...

حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیـت رهبر بگـویم شـاید دلتان خـون بشـود ، خیلی مظلـومند ایشان .

این موضوع را من با یک واسطه می گویم . با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم . گفتم از آقا چه خبر ؟  میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا . آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .

یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگـوییم آقا می خواهنـد تشـریف بیاورنـد منـزل و یک سـلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .

یکبار رفتیم درب خـانه دو شهـید ، من خـودم رفتـم دیدم درب باز اسـت و آب و جارو کـرده اند . درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند : آقا کو ؟

گفتم : کدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟

گفتم : شما از کجا می دانید ؟

شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچـه هام را دیدم ، بچه ها آمدنـد گفتند خوش بحالت ، فردا سیـد علی می خواهد بیـاید خانه تان .

به اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .


بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا آقا سید علی آقا می خواهند بیایند ، ما هم تبریک می گوییم . و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .

مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی ؟

مادر شهید گفتند : امام فرمودنـد سلام ما را به آقا سیـد علی آقـا برسانید و به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است ان شاءالله .

آقا خیلی گریه کـرد .

حجت الاسلام دانشمند : مظلوم است آقا. یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گـره بر گـره نیاندازیم .این واقعـاً ظلم اسـت ، خدا نمی بخشـد.

در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است . افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید . در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ، دل امام زمان به شما بسته شده و امید امام به شماست .

خدایا رهبر مظلوم و با کرامت انقلاب را بحق امام زمان محـافظت بفـرمـا 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : پنج شنبه 26 اسفند 1395
چشم به راهم تا بیایی

Image result for ‫امام زمان‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : شنبه 14 اسفند 1395
ولادت: زمان و مکان، مخفی‌بودن و چگونگی آگاهی شیعیان
  • زمان ولادت

درباره سال ولادت امام زمان اختلاف است. بخشی از منابع کهن به تاریخ تولد او نپرداخته‌اند و آن را مخفی دانسته‌اند.[۲۴] اما روایات بسیاری از شیعه و برخی از اهل سنت، سال ولادت امام دوازدهم شیعیان را ۲۵۵ق[۲۵] یا ۲۵۶ق[۲۶]دانسته‌اند.

درباره ماه تولد امام نیز اختلافاتی وجود دارد؛ اما قول مشهور ماه شعبان است و بسیاری از منابع کهن شیعه نیز همین ماه را بیان کرده‌اند[۲۷] در عین حال برخی از منابع شیعه،[۲۸] و سنی[۲۹] ماه رمضان و برخی از منابع اهل سنت[۳۰] ماه ربیع‌الاول و ربیع‌الثانی را ذکر کرده‌اند.

منابع تاریخی درباره روز تولد امام دوازدهم، گزارش‌های مختلفی دارند که در میان آنها، روز نیمه شعبان گزارش معروف و مشهور است.[۳۱] در میان عالمان شیعی، کلینی، مسعودی، شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، فتال نیشابوری،امین الاسلام طبرسی، ابن طاووس، ابن طقطقی، علامه حلی، شهید اول، کفعمی، شیخ بهایی و دیگران و در میان دانشمندان اهل سنت ابن خلکان، ابن صباغ مالکی، شعرانی حنفی، ابن طولون و دیگران این قول را گزارش کرده‌اند. همچنین شب جمعه اول ماه رمضان یا شب جمعه‌ای از ماه رمضان در کتاب کمال الدین شیخ صدوق گزارش شده است.[۳۲] [یادداشت ۴]

  • مکان ولادت

مورخانی که در این باره سخن گفته‌اند، بر این مطلب اتفاق نظر دارند که امام زمان(ع) در خانه[۳۳] پدرش امام عسکری(ع) در سامرا به دنیا آمد و این خانه در کوچه‌ای جای داشت که نامش را «راضه» یا «وصافه» می‌گفتند.[۳۴] این خانه هم‌اکنون بارگاه امام هادی و امام عسکری(ع) است.[۳۵] بنابر نقل‌های تاریخی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) سال‌ها پیش از تولد امام زمان(ع) به سامرا ـ مرکز خلافت عباسی ـ[۳۶] خوانده شدند و تا پایان عمر در همان‌جا سکونت داشتند.[۳۷]

  • شرح ماجرا

نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان(ع)، بر اساس روایت حکیمه خاتون عمه امام عسکری(ع) است. در بخش‌هایی از گزارش شیخ صدوق از سخنان حکیمه آمده است:

«امام حسن عسکری مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را ـ که حجت او در روی زمین است ـ ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود:نرجس. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو می‌گویم.
گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم، نرجس آمد، کفش مرا برداشت و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه جان! این چه فرمایشی است؟ بدو گفتم: دختر جان! خدای تعالی امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در دنیا و آخرت آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد. چون از نماز فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. نیمه‌های شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس خوابیده بود. برای تعقیبات نشستم و پس از آن نیز دراز کشیدم و هراسان بیدار شدم. او همچنان خواب بود. پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.
حکیمه در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم فجر اول دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید. ناگاه ابومحمد از محل خود فریاد زد: ای عمه! شتاب مکن که اینجا کار نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره‌های الم سجده و یس پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد و من به نزد او پریدم و بدو گفتم: نام خدا بر تو باد. آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: ای عمه! آری. گفتم:  خودت را جمع کن و دلت را استوار‌دار که همان است که با تو گفتم. حکیمه گوید: من و نرجس را ضعفی فرا گرفت و به ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و ناگهان سرور خود (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بوده و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و نظیف است.
ابومحمد فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم و او دو کف دستش را گشود و فرزند را در میان آن قرار داد و دو پای او را به سینه خود نهاد. پس زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشمان و گوش و مفاصل وی کشید. سپس فرمود: ای فرزندم! سخن گوی. گفت: «اشهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا رسول الله». سپس بر امیر مؤمنان سایر امامان(ع) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».[۳۸]
  • مخفی بودن ولادت

خلفای بنی‌عباس بنابر روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌دانستند که دوازدهمین امام همان مهدی است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری و منزل آن حضرت گماردند. مورخان گفته‌اند معتمد عباسی به قابله‌ها امر کرده بود تا وقت و بی‌وقت، سرزده وارد خانه سادات شوند - به‌ویژه خانه امام حسن عسکری(ع) - و درون خانه را بگردند و از حال همسر او باخبر شوند و گزارش دهند.[۳۹] کنیزی به نام ثقیل که گویا برای حفظ جان امام زمان(ع) ادعای بارداری کرده بود، بازداشت شد و مدت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد و سپس او را رها کردند.[۴۰]

ولادت امام زمان(ع) از عموم مردم پنهان نگه داشته شد. در روایات[۴۱] نیز به این موضوع و دلیل آن اشاره شده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: «در قائم ما سنت‌هایی از انبیا هست... و سنتی از ابراهیم... و اما از ابراهیم پنهان‌بودنِ ولادت و کناره‌گیری از مردم...».[۴۲] همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا اینکه ظهور کند؛ برای این‌که بیعت کسی بر گردنش نباشد».[۴۳]

شیخ مفید نیز معتقد است: «به دلیل مشکلات آن دوران و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی‌امان برای یافتن آخرین حجت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند».[۴۴]

مخفی بودن ولادت، در تاریخ بی‌سابقه نیست، بلکه نقل شده است ولادت ابراهیم خلیل(ع) از ترس کشته‌شدن به دست پادشاه زمانش پنهانی بود[۴۵] یا قرآن کریم در سوره قصص آیه ۷ تا ۱۳، در شرح ولادت موسی بن عمران(ع) به پنهانی‌بودن آن اشاره می‌کند.

  • شاهدان ولادت

علاوه بر حکیمه خاتون، دو تن از کنیزان امام حسن عسکری به نام‌های ماریه و نسیم نیز از شاهدان ولادت او محسوب می‌شوند. شیخ طوسی و شیخ صدوق آورده‌اند: «نسیم و ماریه گویند: چون صاحب الزمان از رحم مادر به دنیا آمد، دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بلند کرد. آنگاه عطسه کرد و فرمود: "الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله". ستمکاران پنداشته‌اند که حجت خدا از میان رفته است. اگر برای ما اذن در کلام بود، شک زایل می‌گردید».[۴۶]

  • گزارش‌های اهل سنت

در میان دانشمندان اهل سنت، برخی ولادت امام زمان را گزارش کرده‌؛ اما در مورد موعود بودن او سکوت کرده‌اند، مثل ابن‌اثیر (م ۶۳۰ق) در کتاب الکامل فی التاریخ،[۴۷] ابن‌خلکان (م ۶۸۱ق) در کتاب وفیات الاعیان[۴۸] و ذهبی (م ۷۴۸ق) در کتاب العبر. برخی دیگر علاوه بر گزارش‌کردن ولادت، به موعود بودن او نیز تصریح کرده‌اند، مثل ابن‌طلحه شافعی (م ۶۵۲ق) در مطالب السؤول[۴۹] و ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ق) در الفصول المهمه.[۵۰] [۵۱]

  • آگاهی شیعیان از ولادت

پس از تولد امام زمان(عج)، برخی از شیعیان خاص و مورد اعتماد امام حسن عسکری(ع)، امام زمان(ع) را دیدند. شیخ مفید از اشخاصی مانند محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر(ع)، حکیمه دختر امام جواد(ع)، ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابونصر طریف، خادم خانه امام یازدهم(ع)، نام می‌برد که توانسته‌اند امام زمان(ع) را ببینند.[۵۲]

محمد بن عثمان عمری به همراه چهل نفر دیگر نزد امام حسن عسکری(ع) بودند. امام(ع) فرزند خود را به آنان نشان داد و فرمود: «این امام شما پس از من و جانشین من در میان شماست. از وی فرمان ببرید و در دین خود اختلاف نکنید که در این صورت هلاک می‌شوید و پس از این هرگز وی را نخواهید دید».[۵۳]

شبیه همین روایت را شیخ طوسی نقل کرده و از اشخاصی مانند علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاویة بن حکیم و حسن بن ایوب بن نوح نیز نام برده است.[۵۴] همچنین کلینی به نقل از ضوء بن علی عِجْلی روایت کرده که مردی از اهالی فارس گفته است: به منظور خدمت در منزل حضرت عسکری(ع) به سامرا رفتم و امام(ع) مرا مسئول خرید خانه کرد. روزی امام عسکری(ع) فرزند خود را (که در حدود دو سال داشت) به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبکم». ضوء بن علی عجلی اضافه می‌کند که آن مرد فارسی گفت پس از آن تا زمان رحلت امام حسن عسکری(ع)، آن کودک را دیگر ندیده است.[۵۵]

شیخ مفید نیز اشخاصی را از جمله أبوعمر، عثمان بن سعید السمان و پسرش أبوجعفر محمد بن عثمان را از کسانی می‌داند که امام زمان (عج) را در زمان حیات پدرش دیده‌اند. همچنین اشخاصی از خاندان‌های بنی الرحبا از نصیبین، و بنی سعید، و بنی مهزیار از اهواز، و بنی الرکولی از کوفه، و بنی نوبخت از بغداد و گروهی از اهالی قزوین و قم و منطقه جبال نیز امام زمان (عج) را در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) دیده‌اند.[۵۶]

  • واکنش بنی عباس

پس از رسیدن خبر بیماری امام حسن عسکری(ع) به خلیفه وقت، المعتمد عباسی، وی پنج نفر از افسران مورد اعتماد خود را برای زیر نظر گرفتن امام(ع) به منزل وی فرستاد. همچنین المعتمد به قاضی القضاة خود دستور داد تا ده نفر از افراد مورد اعتماد خویش را مأمور مراقبت از امام(ع) قرار دهد.[۵۷]

امام حسن عسکری(ع) در وصیتش، تمام دارایی‌اش را به مادرش حُدَیث واگذار کرد که البته عباسیان اجازه ندادند تمام اموال به مادر برسد و نصف اموال را جعفر عموی امام زمان(ع) تصاحب کرد.[۵۸]

پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، خلیفه عباسی گروهی را به خانه امام(ع) فرستاد و این گروه علاوه بر مهر و موم کردن خانه و اموال امام(ع)، به جستجوی فرزند وی پرداختند و زنان و کنیزان او را نیز از جهت بارداری مورد بررسی قرار دادند[۵۹] و کنیزی به نام ثقیل را که مشکوک به بارداری بود، به همراه خود بردند و به مدت دو سال تحت نظر داشتند و پس از آن وی را رها ساختند.[۶۰]


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
خانواده
  • پدر امام زمان (عج)
نوشتار اصلی: امام حسن عسکری(ع)

به باور شیعیان، پدر امام زمان (عج)، امام حسن عسکری(ع)، امام یازدهم است. اهل سنت، بر اساس احادیثی که عالمان شیعه آن را ضعیف دانسته‌اند، نام پدر امام زمان را عبدالله ذکر کرده‌اند.[۱۰]

  • مادر امام زمان (عج)
نوشتار اصلی: مادر امام زمان (عج)

مادر امام زمان(ع) به نام‌های متعددی خوانده شده است: نرجس، سوسن، صقیل یا صیقل، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط.[۱۱] در مجموع چهار گونه روایت درباره سرگذشت و ویژگی‌های مادر امام زمان نقل شده است؛ بر اساس روایتی که ابتدا شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمة آن را نقل کرده،[۱۲] مادر امام زمان (عج) شاهزاده‌ای رومی دانسته شده و در روایت‌هایی دیگر، بدون اشاره به سرگذشت او، تنها به تربیت مادر امام زمان در خانه حکیمه، دخترامام جواد(ع) اشاره شده است.[۱۳] بنابر دسته سوم ـ روایاتی که مسعودی در اثبات الوصیة آنها را نقل کرده ـ[۱۴] مادر امام زمان علاوه بر تربیت در خانه عمه امام یازدهم، در همان خانه هم به دنیا آمده است. روایات دسته چهارم تفاوت اساسی با سه دسته اخیر دارند. در این روایات مادر امام زمان (عج)، کنیزی سیاه‌پوست دانسته شده است.[۱۵] سه دسته اول روایات را می‌توان به نوعی تکمیل‌کننده یکدیگر دانست، اما دسته چهارم روایات درباره مادر امام زمان، قابل جمع با دیگر نقل‌ها نیست. با این حال برخی برای هماهنگ کردن این چهار دسته، گفته‌اند که می‌توان این روایت را درباره مادر با واسطه یا مربی مادر امام زمان تلقی کرد.[۱۶]

  • عمه پدر امام زمان (عج)

حکیمه، دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع)، همزمان با چهار امام زندگی کرده و بر اساس منابع شیعی، شاهد و راوی ولادت امام زمان(ع) بوده است، مادر امام زمان در خانه او تربیت شده و بسیاری از روایات درباره ولادت امام زمان، از او نقل شده است.[۱۷]

  • جده امام زمان(ع)
نوشتار اصلی: جده امام زمان (عج)

جدّه، مادر امام حسن عسکری(ع) و مادربزرگ امام زمان(ع) که در روایات به همین نام خوانده شده است. بر اساس منابع، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) امور شیعیان به طور عمده بر دوش او قرار گرفته و نقش مهمی در نگهداری شیعه ایفا کرده است.[۱۸]

  • جعفر کذاب
نوشتار اصلی: جعفر بن علی الهادی

جعفر بن محمد، عموی امام زمان پس از درگذشت امام حسن عسکری، مدعی امامت شد و به همین دلیل جعفر کذاب خوانده می‌شود. منابع روایی، او را اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ دانسته‌اند. او علاوه بر ادعای امامت و انکار وارث امام عسکری(ع)، دولتمردان وقت را بر ضد امام دوازدهم تحریک کرد[۱۹] بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام می‌دانست. برخی دیگر از منابع نوشته‌اند که او از ادعای خود دست برداشت و توبه کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تائب می‌خواندند. جعفر کذاب در ۴۵ سالگی در سامرا درگذشت.؛[۲۰]

  • خواهر و برادر

در بیشتر منابع شیعه و سنی از امام زمان عج به عنوان تنها فرزند امام حسن عسگری(ع) یاد شده است.[۲۱] هر چند اقوال دیگری هم آمده است که ایشان دو برادر و سه خواهر دارد.[۲۲]

  • همسر و فرزند
نوشتار اصلی: ازدواج امام مهدی (ع)

در سالهای اخیر بحثی جدید مطرح شده است که سابقه ایی در کتب شیعه ندارد که آیا در زمان غیبت و حتی زمان ظهور، امام زمان(عج) همسر و فرزند دارند یا خیر. سه نظر پیرامون این ماجرا وجود دارد. موافقانی مثل علامه مجلسی وسید محمد صدر عمدتا به تعدادی از روایات و ادعیه استناد می کنند که در آنها به فرزندان و همسر امام زمان(عج) اشاره می شود.

مخالفان ازدواج امام زمان(عج) می گویند کسی که ازدواج می کند نمی تواند ناشناخته باقی بماند در حالیکه غیبت امام برای ناشناخته بودن ایشان است. همچنین به روایاتی استناد می کنند که صراحتا می فرمایند امام عصر(عج) در زمان غیبت و ظهور فرزندی ندارند.

گروه دیگری مانند سید جعفر مرتضی عاملی این قضیه را محل شک و تردید می داند و ترجیح می دهند که در این مورد سکوت کنند. [۲۳]


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه

محمد بن حسن (زاده ۲۵۵ق)، مشهور به امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن، دوازدهمین امام شیعیان امامی. بر اساس منابع شیعی، تولد امام زمان مخفی داشته شد و جز چند تن از یاران خاص امام حسن عسکری، کسی امام دوازدهم را ندید. به باور امامیه، امام مهدی(ع) منجی آخر الزمان و همان مهدی موعود است، عمری دراز دارد و دورانی طولانی را درغیبت زندگی خواهد کرد. او سرانجام به اراده الهی ظهور و قیام می‌کند و به عدل و داد بر جهان حکومت خواهد کرد.

برخی از شیعیان در دوره کوتاه پس از درگذشت امام حسن عسکری، دچار تردید شدند و توقیعات امام زمان که عموما خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم می‌رسید، موجب تثبیت دوباره تشیع شد. امام زمان پس از درگذشت امام یازدهم، در غیبت صغری به سر برد و در این مدت، چهار نائب خاص، ارتباط شیعیان با امام زمان را آسان می‌کردند، اما با آغاز غیبت کبری در سال ۳۲۹ق، ارتباط مستقیم شیعیان با امام زمان پایان یافت.

تفاسیر شیعه، با اتکا به روایات معصومین، پاره‌ای از آیات قرآن کریم را درباره امام زمان دانسته‌اند. روایات بسیاری از ائمه درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده و کتاب‌های حدیثی فراوانی با هدف نقل این روایات نوشته شده است. علاوه بر کتب حدیثی، آثار بسیاری درباره امام زمان چاپ شده است.

بسیاری از اماکن در نقاط مختلف به امام زمان منسوب شده است؛ مثل سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در نزدیکی قم.

ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان در عصر غیبت ذکر شده و بر اساس برخی احادیث، دیدار با امام زمان، در عصر غیبت هم ممکن است. برخی از عالمان شیعه، حکایت‌هایی از دیدار برخی افراد با امام زمان را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
جایگاه امام زمان در قرآن و روایات

مسئله امام زمان و ظهور منجی آخرالزمان به صراحت در قرآن نیامده، اما مفسرین شیعه آیات بسیاری را در قرآن مربوط به امام زمان دانسته و بعضی تا ۲۵۰ آیه را مرتبط با امام زمان تلقی کرده‌اند.[۱۵۹] مفسرین از دو دسته آیات قرآن برای وجود امام مهدی و مسئله ظهور استفاده می‌کنند:

  • آیاتی كه بر ضرورت وجود امام تأکید دارد:

بر اساس آیات قرآن کریم، خداوند برای هر امتی فردی را انتخاب کرده تا آنها را هدایت کند: «وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»؛ «و برای هر جامعه راهنمایی هست.» (رعد/۷) پس همواره در زندگی بشر یک هدایتگر برگزیده وجود دارد. امام صادق(ع) در تفسیر آیه فوق فرمود: «در هر زمانی امامی از خاندان ما وجود دارد كه مردم را به آنچه رسول خدا آورده هدایت می‌كند».[۱۶۰]

دلیل دیگری كه مفسرین بر ضرورت وجود امام می‌آورند این است كه قرآن، به مُبین و مفسّر نیاز دارد و به جز امام كسی به تمام معانی و خصوصیات آیات قرآن آگاه نیست. پس به حكم عقل پس از پیامبر حضور امام لازم است.[۱۶۱] شیعهمعتقد است امام مایه آرامش و امنیت هستی و واسطه فیض الهی است و نعمات و بركات خداوند متعال به واسطه آنها به انسان داده می‌شود. و اگر لحظه‌ای زمین خالی از حضور امام شود اهلش را فرو می‌برد.[۱۶۲]

  • آیاتی كه بشارت به حكومت صالحان و مؤمنان بر روی زمین می‌دهد:

مفسرین شیعه بر اساس ده‌ها آیه از قرآن کریم، موضوع ظهور امام زمان را قابل استناد می‌دانند؛ آیاتی که بر بشارت به بندگان صالح و مستضعف برای بازستاندن حق خود و رسیدن به قدرت و ایجاد یک حكومت واحد جهانی مبتنی بر حق و عدل و غلبه اسلام بر تمامی مكاتب و ادیان متمرکز است. در بیان قرآن، این بشارت در بعضی كتب آسمانی دیگر هم آمده: «و همانا در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد». («وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ»، انبیاء/۱۰۵) این بشارت در قرآن به اراده خداوند استناد داده شده است: «و خواستیم بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم» (قصص/۵). این آیات بر اساس روایات فراوان، به مسئله ظهور نسبت داده شده است.

در آیه‌ای دیگر خداوند حكومت و جانشینی مؤمنان و صالحان را به عنوان وعده الهی برای بندگان مؤمن خود بیان می‌كند و امنیت و آرامش را مژده می‌دهد: «خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتما آنان را در این زمین جانشین (خود) قرار دهد و آن دینی را كه بر ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر كند و بیم‌شان را به امنیت مبدل گرداند تا مرا عبادت كنند..». (نور/۵۵) روایات صادر شده از امامان شیعه، این آیه را بر امام زمان و اصحاب او منطبق کرده‌اند.[۱۶۳]

  • امام زمان در روایات

موضوع امام زمان از بحث‌های ریشه‌دار و با سابقه در اسلام به ویژه شیعه است. با توجه به اینکه وعده ظهور امام زمان توسط پیامبر داده شده، از همان ابتدا نام «مهدی» بر سر زبان‌ها بوده و ده‌ها کتاب قبل از تولد وی در میان شیعه نوشته شد و بعد از تولد امام زمان هم این رویکرد ادامه یافت و هزاران کتاب در موضوعات مختلف مرتبط با امام دوازدهم شیعیان تألیف شد. برخی از معتبرترین این کتاب‌ها، از این قرار است:

درباره جایگاه، شأن و اهمیت امام زمان در روایات شیعه سخنان فراوانی گفته شده است.[۱۶۴] موضوعاتی که این روایات مورد بررسی قرار داده‌اند، شخصیت امام زمان،[یادداشت ۱۱] [۱۶۵] شخصیت منتظران وی[یادداشت ۱۲] [۱۶۶] ارزش و فضیلت انتظار فرج[یادداشت ۱۳] ،[۱۶۷] نشانه‌های ظهور[یادداشت ۱۴] [۱۶۸] و همچنین حوادث هنگام ظهور[یادداشت ۱۵] [۱۶۹] و جهان پس از ظهور[یادداشت ۱۶] [۱۷۰] است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
گفتارها، سخنان و مکتوبات

هر چند اصطلاح توقیع به معنای مکتوبات امامان بویژه امام زمان(ع) است، ولی این اصطلاح در مورد سخنان غیر مکتوب امام زمان نیز به کار رفته و در منابعی که توقیعات امام دوازدهم گردآوری شده (از جمله کمال الدین صدوق و معجم احادیث الامام المهدی)، سخنان غیر مکتوب وی و حتی سخنان نایبان خاص هم در ضمن توقیعات آورده شده است.[۱۵۸] توقیعات امام زمان که در حدود ۸۰۰ مورد است، غالبا در دوره غیبت صغرا در موضوعات گوناگون اعتقادی، فقهی، مالی و... صادر شده است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
ظهور امام زمان

علاوه بر احادیث فراوانی که درباره ظهور مهدی سخن گفته‌اند، مفسران شیعه با استناد به سخنان اهل‌بیت معتقدند، قرآن نیز درباره ظهور و نشانه‌های آن سخن گفته است.


بنابر روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است:

  1. ظلم و ستم فراگیر و فتنه‌ای که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود.[۱۵۵]
  2. وجود دشمنانی مانند سفیانی و نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرّف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند.[۱۵۶]
  3. جریان یاران امام زمان که در سرزمین‌های اسلامی در تلاش هستند و یاد و نام او را در عالم پراکنده می‌کنند.[۱۵۷]

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395
غیبت کبری

امام مهدی(ع) از آغاز امامت خود در سال ۲۶۰ ه‍.ق ارتباط خود با شیعیان را محدود به ارتباط از طریق نمایندگان خاص خود کرده بود. آخرین نائب خاص، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان ۳۲۹/ پانزدهم ماه مه ۹۴۱ درگذشت. یک هفته قبل از درگذشت او، توقیعی از سوی امام خطاب به وی صادر شد:

«ای علی بن محمد سمری!... تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید...[۱۵۳]

پس از درگذشت سمری ارتباط از طریق نواب خاصه نیز خاتمه یافت و غیبت وارد مرحله‌ای جدید شد. این دوره از غیبت در منابع متأخر، غیبت کبری نامیده شده است. اکثر منابع شیعی سال وفات نایب چهارم را سال ۳۲۹ه‍.ق. می‌دانند، ولی شیخ صدوق و فضل بن حسن طبرسی آن را در سال ۳۱۸ه‍.ق. ثبت کرده‌اند.[۱۵۴]


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم غلامی عربی
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد